|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 4 (5597 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
English | Persian | Menu |
---|---|---|---|
lay up U | دچار تاخیر کردن یا شدن انبار یاجمع کردن | ||
lay up U | ضربه زدن به مسافت کوتاهتر از عادی برای اجتناب از افتادن ان در مانع | ||
lay up <idiom> U | گذاشتن درگاراژ یا محل نگهداری قایق | ||
lay up <idiom> U | ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده | ||
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
Partial phrase not found. |
Recent search history | Forum search | |||
|
||||
|